22 April 2010

Earth Day


آب را گل نکنیم
در فرو دست انگار، کفتری می خورد آب
یا که در بیشه دور، سیره ای پر می شوید
یا در آبادی، کوزه ای پُر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آب روان، می رود پای سپیداری، تا فروشوید
اندوه دلی

روز زمین مبارک باد.......باشد تا یاد بگیرم که  بیشتر به زمین احترام بذارم .......خاک و آب رو آلوده نکنم ،کمتر آب مصرف کنم ،از مواده شوینده بدون ترکیبات سولفات استفاده کنم،مصرف پلاستیک رو کاهش بدم، آب کمتر مصرف کنم ،بیشتر از ترن یا اتوبوس استفاده کنم ؛استفاده از لامپ کم مصرف ،خرید کردن بدون پلاستیک، استفاده از بنزین با اکتان بالا ،آشغال کمتر تولید کردن( مگه با اولگوی مصرف بالای اینجا میشه) ، در نهایت بازیافت در خونه، بازیافت..... بازیافت .....بازیافت............ فقط یادم باشه که نسلهای بعد از ما هم می خوان اینجا زندگی کنن فعلن

17 April 2010

من حوصله خودم رو هم ندارم

بابا دست از سرم بردارید، چند دفعه باید بگم من نمیخوام تولید مثل یا به عبارت دقیق تر- تولید یکی مثل خودم رو بکنم

16 April 2010

There are some people out there,you lend your hand but want to take your arm!

15 April 2010

Victoria Cafe

وای چه قدر دلم هوس اون دکه ویکتوریا کافه سر خیابون دانشکده رو کرده تا سر کلاس برسم یه کاپوچینو رگولار با پودر کاکاوفراوان به بدن میزدیم و بعد زندگی چقدر زیبا میشد. یادش بخیر

08 April 2010

yet to be found!

دلم لک زده برای یه دوستی جانانه، از اون دوستی هایی که راحت بتونی نقابت رو بذاری کنار، سلاحتو بذاری پایین، دلتو بگیری دستت و جسمتو وا بدی. از اون دوستی ها که راحت هر چی به ذهنت رسید رو بگی بدون اینکه قبلش اونو مزه مزه کنی. نترسی از اینکه مورد قضاوت قرار بگیری ، پشت سرت حرف در بیارن، به یه چشم دیگه نگاهت کنن. از اون دوستی هایی که با چشمش باهات همدلی کنه، با زبونش زخم دلو خوب کنه... .. نمی دونم آیا خواسته زیادیه؟؟

07 April 2010

کاش این مردم دانه های دلشون پیدا بود

واقعا خیلی عجیبه ، بعضی از آدم ها هیچ وقتی برای دوستی ندارن. چند بار بهش زنگ می زنی ، دعوتش می کنی خونتون ، قرار رستوران میذازی ، بهش می گی بیا بریم یه مسافرت یکی دو روزه توی این تعطیلات ایستر، اما هر دفعه با یه نه گنده روبرو میشی با بهونه های تکراری درس دارمو، کار دارمو، یه جا دیگه دعوتم. بخصوص این آخریه خیلی بعضی از جاهات رو می سوزونه. قبلش هم میدونی هیچ مشکلی بینتون نبوده و هزارجور فکر به سرت می زنه که چی شد این طوری شد، نکنه خطایی از من سرزده ، شاید دفعه آخری مست بودم حرف ناجوری زدم، شاید پارتنرم چیزی گفته و هزار تا شاید دیگه........بابا جون اگه نمی خوای دیگه دوست باشیم بیا رک و پوست کنده به آدم بگو نه تنها ناراحت نمی شم بلکه ازدغدغه هام هم کمتر میشه

Big Start

Today is a big day for me,I decided to improve my writing skill by using this blog and try to have new post every day.I will write about every thing that happen to me or have an idea and opinion about it.I hope it help me to think fast,write faster and obtain new skills which I am sure If want to be successful in living and working in Australia, have to acquire them. I must try hard to get my desire level of English. I have lots of assignment to do,so in order to be professional,developing my English skill is vital.In this blog I will write about every thing that interested me like social ,personal and educational matter.I hope this blog help me to reach my educational and personal goals and one day I would look back at my first writings and say "oh my god what I have done and what I have achieved"
Free counter and web stats